-معنی واژه شمیران چیست؟
شمران از شمی + ران تشکیل شده که اولی به معنی بلند و دومی پسوند مکان است.
روی هم جایگاه بلند که نسبت به اطراف کم ارتفاع تر حولش سردتر میباشد را گویند.
-معنی واژه قصران چیست ؟
قصران از قصر + ران تشکیل شده که اولی به معنی اسم مکانی که خاص میباشد و دومی
پسوند مکان میباشد در کل به جایگاهی که سران در ان زندگی میکنند را گویند .
هر دو این واژه ها به مکانی با ویژگی خاص نسبت به مناطق اطرافش اشاره دارد.
در اصل شمیران و قصران جزئی از شمیرانات امروزی هستند.
فردوسی در شاهنامه از پهلوان شهر شگنان به نام شمیران یاد میکند که افراسیاب او را
به یاری پیران ویسه در جنگ باتوس فرستاده :
شمیران شکنی سرافراز دهر
پراکند بر نیزه و تیغ زهر
شاهنامه فردوسی
نقل از فرهنگ فارسی معین جلد ۵ ص ۹۲۱
دایره المعارف فارسی مصاحب جلد ۲
در نزهه القلوب از ۲ قله به نام شمیران هم نام برده شده .
قدیمی ترین نوشته در خصوص قصران و شمیران در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان
نوشته سید ظهیر الدین مرعشی در سال ۸۹۴ ه ق امده است . وی در صفحه ۱۴۷ مینویسد:
<چون به سنه احدی و ثلاثین و ثمانمائه [۸۳۱] رسید و تابستان در امد ٬ بندگان حضرت سید
محمد نوره قبره ٬ سپهسالار کیامحمد بن نوپاشا را با لشکر رودبار [ منجیل] و دیلمستان و بعضی از گیلان به طرف پشتکوه بتاخت وتاراج بفرستاد و طالقان را تاراج کرده و نهب و غارت نموده ٬ بسیار مال و مواشی اوردند ٬ و تا پای قلعه شمیران و قصران بتاختند و خصومت ظاهر گشت ... > .
در کتابهای و نوشته های دیگری هم از شمیران نام برده شده ٬ که از جمله انها در فرمانی که
از شاه طهماسب صفوی به تاریخ ۹۶۱ هجری در تعیین رقبات موقوفه استانه حضرت عبد اعظیم
٬بدین قرار است :
<... چهار هرز و بالغ اباد واقعه در شمیران...>
<... چهار هرز همان چاله هرز معروف فعلی در جنوب قلهک در جاده قدیم شمیران است و بالغ -
اباد و چهار هرز هردو به زرگنده تعلق داشته....> .
بلوک شمیران قبل از اینکه به این نام خوانده شود ٬به طور کلی ٬ جزئی از قصران محسوب می شد.
از سده چهارم به بعد شاهد نوشته های زیادی هستیم که همگی شمال ایالت ری را قصران نگاشته اند (این واژه معرب کوه سران است).
از جمله اصطخری در المسالک الممالک در شرح ری نوشته:
<... و من رساتیقها المشهوره قصران الداخل و الخارج و بهزان و السن...>
یعنی
<... و روستاهای قصرانین درونی و بیرونی و بهزان و السن...>
جغرافی نویسان مشهوری چون ابن حوقل ٬ مقدسی ٬ یا قوت ٬ قزوینی ٬ حمدا.. مستوفی و
... در بین نگاشته های خود از قصران یاد نموده اند .
واژه قصران به صورت نامی که همه منطقه مورد نظر ما بدان خوانده می شد ٬ در سال ۷۴۰ ه ق که حمد ا.. مستوفی کتاب نزهه القلوب را نگاشت هنوز بر زبانها جاری بود .
محمد راوندی در راحه الصدور و ایه السرور ٬ در تاریخ ال سلجوقیان به سال ۵۹۹ تا ۶۰۳ در ص ۱۱۱
در ماجرای جالب خواستگاری سلطان سلجوقی (به سال ۴۵۴ ) از خواهر خلیفه بقداد چنین نوشته است :
<... انگاه سلطان از تبریز به سوی ری رفت تا زفاف بدار الملک باشد ٬ اندک مایه رنج مستولی شد به قصران بیرونی بدر بدیه طجرشت [تجریش] از جهت خنکی هوا نزول فرمود چه حرارت هوا به غایت بود ...> .
انچه از همه این مستندات میتوان دریافت قدمت هزاران ساله منطقه شمیرانات و وجود قریه های دارای فرهنگی اصیل در تاریخ این سرزمین است.