میگون نگین قصران

میگون نگین قصران

meygoon negine ghasran
میگون نگین قصران

میگون نگین قصران

meygoon negine ghasran

مهمترین حوضه ابریز تهران کجاست؟

شمیرانات پر اب ترین شهرستان استان تهران و  دو حوضه ابریز جاجرود و لار هر یک با وسعت تقریبی ۷۱۰    و ۷۸۰  کیلومتر  مربع   ٬  مهمترین منابع  تامین کننده  اب تهران ٬ شمیرانات  ٬ ری٬  

پاکدشت و ورامین و  حتی شهرستان امل میباشد   .  رژیم برفی - بارانی که بر این   حوضه حاکم است ٬ جریان پایدار و دایمی رود ها را در این منطقه پدید اورده است . در فصل بهار جریان خروشان رودهای این منطقه را شاهد هستیم . سدهای لار و لتیان بجز تامین و ذخیره اب این حوضه ها زیبایی ها و جاذبه گردشگری را ایجاد نموده است . منابع اب سطحی در این شهرستان از ارزش و اهمیت فوق العاده ای برخوردار است ٬ جاجرود و ۱۷ شاخه فرعی ان و رود لار به همراه ۷ شاخه پر اب  ان  از  مهمترین  جریانهای  سطحی و رودخانه ای  شهرستان و استان های  تهران  و مازندران است . فرسایشی که اب جاری در  حوضه ابریز  جاجرود به جای  گذاشته برتری خاصی نسبت به عوامل کوهزایی داشته ٬به صورتی که این رود در چندین نقطه محور اصلی چین خوردگیها را قطع میکند. نمونه این برخورد را می توان در محل عبور گسل میگون در  ( بین میگون و جیرود ٬ معروف به تنگه میگون) در ابتدای مسیر غار هملون شناسایی کرد. وجود چشمه ساران پر اب و زیبا  در این حوضه  از طرفی منابع اب برای استفاده محلی و از طرف دیگر مناظر طبیعی زیبا را نمایان نموده است که از جمله ان به هفت چشمه در میگون میتوان اشاره نمود.  بررسی کیفی اب رودخانه های لار و جاجرود  نشان می دهد  که کیفیت این  اب ها  تا محل  سد خوب است و  برای اشامیدن بسیار مناسب میباشد.

شعر میگون

از صدای پر مرغان سحر

لاله از خواب گران دیده گشود

اولین پرتو سیمایی صبح

بوسه بر گنبد مینا زده بود

دید: در مزرعه گنجشکی چند

می فرستند به خورشید درود

موج می زد همه جا بوی بهار

آن طرف سنبل خواب آلوده

شانه بر زلف پریشان می زد

نسترن خفته و دزدانه نسیم

بوسه بر پیکر جانان می زد

لاله گون چهره آن خفته به ناز

آتشی بود که دامان می زد

نرگس از دور تماشا می کرد

دختر صبح به دامان افق

زلف بر چهره فرو ریخته بود

جلوه خاطره انگیز سحر

سایه روشن به هم آمیخته بود

بوی جان پرور افسونگر یاس

موجی از شوق بر انگیخته بود

تاب می برد و توان می بخشید!

بر لب رود پر از جوش و خروش

پونه ها دست در آغوش نسیم

پرتو صبح در آیینه آب

روی هم ریخته موج زر و سیم

جلوه ای نو در آیات خدا

هر طرف نقش بدیعی ترسیم

ابدیت همه جا جلوه گر است

ژاله برده سبق از الماس

لاله ها برده گرو از یاقوت

دو کبوتر به سپیدی چون عاج

رفته تا عرش به سیر ملکوت

جز همان زمزمه مبهم رود

همه جا غرق در امواج سکوت

صبح میگون و تماشای بهشت

من بر این صبح روان بخش بهار

نظر افکنده ام از سینه کوه

خاطرات خوش ایام شباب

خفته در زیر غبار اندوه

دل درمانده ز حسرت به فغان

جان آزرده به محنت به ستوه

اشک از دیده فرو می ریزیم

گریه عاشق معشوقه پرست

همره ناله مرغ چمن است

درو دیوار به من می نگرند

باد را زمزمه با یاسمن است

رود می گرید و گل می خندد

هر کناری سخن از عشق من است

همه گویند که معشوق تو کو؟

اشک نی ریزیم و از درد فراغ

در دلم آتش حسرت تیز است بی تو میگون چه صفایی دارد

به خدا سخت ملال انگیز است!

 با همه تازگی و لطف بهار

 ماتم انگیز تر از پاییز است

تو بهار من و میگون منی!

فریدون مشیری(میگون، بازتاب نفس صبحدمان ج 1) گرفته شده از سایت شهدای میگون